***Sensiz Neye Yarar

این شعر یادگاری از یکی از دوستامه  

 

  

***Sensiz Neye Yarar... 

Sensiz geçen geceler
Yalnızlığımı aldı götürdü benden
Uyutmadı beni
Yorgun düştü bedenim
Tükenmişti nefesim
Ölümü hisettim
Sensiz kaldığım gece

Elimde resmin
Delicesine bakarken
Kapıldım gecenin ayazına
Yüreğimde sen birden bire
Hayallere daldım
Aldı götürdü beni
Tah uzaklara
Anılar canlandı birer birer
Aynaya baktığımda
Sensiz kaldığım geceler

Bu gece sen
Yoksun ya yanımda
Haram oldu bana sensiz
Geçirdiğim geceler

Kurduğun hayallerin içinde
Sen yoksan eğer
İşte o zaman
Sevda neye yarar

Sorarsan bana
Hüzün düştü yüreğime
Hayın geceler hep karanlık
Ağladım sensiz hiç gülmedim
Bu yalan dünyada
Yaşamaksa bu eğer
Sensiz neye yarar...

کوچهء تو...

  

   دیشب توی کوچه ای که مال توست قدم زدم 

. کوچه بوی تورو می داد٫ تا خونتون قدمی بیش نبو 

د. پنجرهء اطاقت باز بود٫ می شد تورو دی د 

. دیدمت که روی تختت خوابیدی. 

 روی صورتت لبخندی بود که انگار تموم خوشی دنیا ماله تو بود٫ 

 ولی افسوس که چشات بسته بود و نمی تونستی ببینیم.

راحت و آروم و بدونه هیچ غصه ای خوابیده بودی٫ 

 ای کاش منم کنارت بودم و شادیت رو با من هم تقصیم می کردی. 

 ولی پنجرتون کوچیک تر  از اونی بود که بشود بیای تو 

. در خونتون هم که قفل بود٫ انگار که تموم راه ها برای نزدیکی به تو بسته بود.

برگشتم تا توی کوچت تنهایی قدم بزنم٫ کوچه مال تو بو٫د 

 هواش بوی تو بود 

٫ نسیم نرمش هر نفس تو بود که نوازشی بود و خاطره ای از نزدیکی با تو و با تو بودن 

. کوچه هواش عالی بود٫ 

 پر از ستاره و یه هدیه بزرگ٫ مهتاب ما بود که اون بالا همدم تنهایی من بود.

سر کوچتون خاطره بود و خاطره٫ 

 خاطرهء روزی که کنار هم بودیم ولی دلت یه جای دیگه بود 

٫ همون روز که نمیدونستی که با منی یا جای دیگه هستی٫ 

 روزی که باهم اشک میریختیم ولی دلیلش یکی نبود 

. روزی که به دوست دارم پشت کردی و رفتی.

ولی بهتر از اونا یاد خاطره های خوش دیروز و فردایی که خواهد اومد می افتم. 

 روزای که دست تو دست هم می رفتیم و می خندیدیم که چه دنییای قشنگیه٫ 

 بعد سکوتی می کردیم که آیا این خوشی حقیقتی هم داره یا نه؟ 

؟ ولی وقتی که تو٫ نگام می کردی می فهمیدم که دنیا ماله منه٫ 

 عشق و زندگی ماله منه.

تا خونهء ما راه زیادی باقیست٫ 

 خدا کنه که هوای اون بیرونه کوچتون هم به خوبی هوای توش باشه٫ 

 خدا کنه که مهتاب ما نره پشت ابرا قایم نشه و منو تو این راه تنها بزاره.

عزیزم وقتی که بر می گردم تو تمام راه به تو فکر می کن م 

 و به دنیای ما که فقط فقط ماله من و توی خوب هستش 

. صبح که از خواب پاشودی دوست دارم رو روی پنجرهء اطاقت بخون٫ 

 که عشق من همیشه همون جاست و خواهد بود...

عاشقم من......

عاشقم من.....

               عاشقی بیقرارم.....

کس ندارد خبر از دل زارم!!!

آرزویی جز تو در سر ندارم

عاشقم من.....

                عاشقی بیقرارم.....

کس ندارد خبر از دل زارم!!!

آرزویی جز تو در سر ندارم

 

من به لبخندی

                    از تو خرسندم

مهر تو ای مه

                   آرزو مندم

           بر تو پایبندم

 

از تو وفا خواهم

                  من ز خدا خواهم

تا به رهت بازم..........................جانم

تا به پیوستم

                از همه بگسستم

بر تو فدا سازم....................................جانم

مسافرم

 

 

 

 


‎گفتی می خوام بهت بگم همین روزا مسافرم
«باید برم» برای تو فقط یه حرف ساده بود
کاشکی می دیدی قلب من به زیر پات افتاده بود
شاید گناه تو نبود، شاید که تقصیر منه
شاید که این عاقبتِ این جوری عاشق شدنه

***
سفر همیشه قصه رفتن و دلتنگیه
به من نگو جدایی هم قسمتی از زندگیه
همیشه یک نفر میره آدم و تنها می ذاره
میره یه دنیا خاطره پشت سرش جا می ذاره
همیشه یک دل غریب یه گوشه تنها می مونه
یکی مسافر و یکی این وره دنیا می مونه

***
دلم نمیاد که بگم به خاطر دلم بمون
اما بدون با رفتنت از تن خستم میره جون
بمون برای کوچه‌ای که بی تو لبریزه غمه
ابری تر از آسمونش ابرای چشمای منه

***
بمون واسه خونه‌ای که محتاج عطر تن توست
           بمون واسه پنجره ای که عاشق دیدن توست!             

 


وقتی خواستی بدونی کسی دوست داره تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش ببینی . .

اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشید بدون برات میمیره . اگه سرشو انداخت پایین و یه

 لحظه رفت تو فکر بدون بدونه تو میمیره و اگر هم خندید بدون اصلا دوست نداره...

 


دوستت داشتم ...یادت هست ؟ ...گفتم دوستت دارم ...و تو گفتی کوچکی برای دوست

داشتن ....رفتم تا بزرگ شوم ...اما انقدر بزرگ شدم که یادم رفت دوستت داشتم

     


گفت : می خوام یه یادگاری بنویسم تا همیشه برات بمونه ...

گفتم : کجا؟

گفت : رو قلبت ...

گفتم : می تونی؟

گفت : آره زیاد سخت نیست ...

گفتم : بنویس تا برای همیشه بمونه ...

یه خنجر برداشت ...

گفتم : این چیه؟

گفت : هیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس .

ساکت شدم  ...

گفتم:بنویس دیگه چرا معطلی ؟

خنجر رو برداشت و با قسوت تیز اون نوشت :

دوستت دارم دیوونه !!!

اون رفته خیلی وقته ... کجا ؟ نمی دونم .

اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده ...         

   خدایا عشقم بر گرده .

چشم من

 

 

 

 

چشمان من

شب در چشمان من است

به سیاهی چشمهایم نگاه کن

روز در چشمان من است

به سفیدی چشمهایم نگاه کن

شب و روز در چشمان من است

به چشمهای من نگاه کن

چشم اگر فرو بندم

جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

عقرب عاشق

دم به کله میکوبد و

شقیقه اش دو شقه میشود

بی آنکه بداند

حلقه آتش را خواب دیده است

عقرب عاشق.....

سکوت

چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان

نه به دستی ظرفی را چرک میکنند

نه به حرفی دلی را آلوده

تنها به شمعی قانعند

واندکی سکوت......